پرواز نیمه کاره...
امروز 13 اسفند سال 1365 رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در برابر دوربین ها قرار گرفته است انگار می خواهد اعتراف کند ، کمی می گذرد همه دنیا شاهد این صحنه هستند او می گوید : " ابتکار آمریکا در اعزام نماینده به تهران برای برقراری رابطه بین ایران و آمریکا یک اشتباه بوده است" .
اما ماجرا از چه قرار بوده ؟ چه اتفاقی سبب این رسوایی بزرگ امریکا شده است ؟ ایران گیت را چه کسانی رقم زدند ؟ و سوال های دیگر که شاید برای برخی از آنها جواب های درست و کاملی پیدا نکنیم . عده ای میگویند ماجرا از آنجا شروع شد که دولت امریکا می خواست گروگان های خود را در لبنان آزاد کند اما رونالد ریگان خود در این باره می گوید : "هدف اصلی ما ایجاد رابطه با رهبران احتمالی آینده ایران بود و موضوع گروگان ها در فرع قرار داشت ".
اما هدف هرچه بود مهم این بود که آنان در تاریخ 4 خرداد سال 1365 با یک هواپیمای ایرلندی و همچنین خدمه و پاسپورت های ایرلندی به طور ناشناس وارد ایران شدند و کسی از هویت آنها و هدفشان خبری نداشت .با کنکاش بسیار کاشف به عمل آمد این گروه یک هیات دیپلماتیک است که برای مذاکره با سران ایران به تهران آمده بودند، اعضای این هیات عبارت بودند از : رابرت مک فارلین مشاور امنیتی ریگان و تحلیل گر سابق سیا که با نام مستعار شون دورلین سرپرستی گروه را بر عهده داشت .
و الیور نورث ، هوارد تیچر و همچنین امیرام نیر از ماموران دستگاه امنیتی اسرائیل (موساد) همراه وی بودند. پس از اینکه هویت اصلی شان لو رفت تکلیف مشخص شده بود باید می رفتند سر اصل مطلب .آنان به دنبال این بودند که با سران جمهوری اسلامی بر سر اهداف خود مذاکره کنند و می دانستند دولت ایران در جنگ است و نیاز به سلاح دارد بنابراین زمان مناسبی را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب کرده بودند اما در مقابل پاسخ سران ایران منفی بود و گفته بودند تا هدف خود را نگویید با شما مذاکره نخواهیم کرد و برای دانستن هدف و مقصودشان گروهی را برای صحبت با تیم آمریکایی فرستادند که حسن روحانی مشاور ارشد رئیس جمهور وقت در حوزه سیاست خارجی و دکتر هادی از اعضای سرشناس آن تیم بودند و در طبقه اخر هتل استقلال به مذاکره با تیم امریکایی پرداختند.مک فارلین همچنان به دنبال مذاکره مستقیم با سران ایران است اما با مخالفت آنان دردور دوم مذاکرات شرکت نکرد.مذاکرات در 7 نوبت انجام شد . به گفته مسئولین وقت ، مذاکرات در سطح بالا بین افراد دخیل مذاکره باقی ماند و نشر نیافت به طوری که حتی امروزه هم نمی توان اطلاعات مناسب و دقیقی را به دست آورد.اما آنچه در این میان از همه چیز مهم تراست تدبیر و درایت امام امت است که در آن ماجرا خود را به وضوح نشان داد.امام به هیچ وجه اجازه نمی دهد که مسئولین بالارتبه ایران با کسانی که کارشان تهدید و تحریم علیه ملت ماست مذاکره کنند و آنان بی هیچ نتیجه ای به امریکا برمیگردند.با شبهه پراکنی ها علیه ایران توسط مقامات امریکا امام امت از مسئولین می خواهد موضوع را با تمام مردم در میان بگذارند ، در 13 ابان سال 65 هاشمی رفسنجانی مامور این کار؛ یعنی باخبر کردن مردم از اصل ماجرا بود.
دومین رسوایی بزرگ امریکا پس از ماجرای "واترگیت" رخ می دهد و هدایایشان(انجیل رونویسی شده و کیک کلیدی) سندی شد بر تایید مدعاهای سران جمهوری اسلامی . اما گذشته از همه این مسائل آنچه مهم است این است که امام مان اجازه نداد ایران فریب بخورد و پای دشمنان برای بار دیگر به حوزه مسائل ایران باز شود و همچنین سلاح های پیشنهاد شده که برچسب اسرائیلی را داشتند هم پذیرفته نشد چرا که امام ما خوب می داند که اگر اسرائیل دست در دریا هم کند دریا را نجس کرده و نباید گول لبخند های خطرناک دشمن را خورد.
