به کدامین گناه؟؟؟
مادر هراسان کودک را در آغوش داشت و می دوید...به کدامین سو؟
هر طرف می رفت خروار آوار بود ... به کدامین سو می رفت ؟
هر طرف می رفت گرمای شعله ها در برمی گرفتشان ... به کدامین سو میرفت ؟
هر طرف می رفت همچون خودش را میدید که دست در دست دلبندشان در کام مرگ بودند.... به کدامین سو می رفت؟
زمین همچون قفسی شده بود ... به او حق بدهید دراین بلوا به کدامین سو می رفت ؟
کنج دیواری چندک زد و تمام وجود خود را سپر کودک کرد ... آماده شده بود....طفل شیرخواره اش گریه میکرد.....خوب چه کند؟ راه فراری نبود....به کدامین سو می رفت؟؟
ناگاه مادر حس کرد تکانی خورد ...چشمانش تار شد ..در این حین دیگر صدای طفلش نمی آمد ...خودش هم فهمید ارام گفت : ببخشید پسرم چاره ای نبود....خودت که دیدی....چه میکردم.....ببخشید اگر سپر خوبی نبودم برایت ، تیر و ترکش هایشان برنده تر از این حرفها بود....راهی نبود...به ....کدا....مین... سو...می ر..فتم....؟؟؟
پ.ن1= این تصویر به عنوان کوچکترین شهید غزه منتشر شده است..