حاجز

وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ_سوره نحل ایه 125

حاجز

وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ_سوره نحل ایه 125

حاجز

حاجز در عربی یعنی سنگر....
شاید اینجا یکی از سنگر های ما در برابر هجوم های صدگانه دشمن باشد.... سلاح ما امر قران که می گوید "وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ"
یاحق...

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ

حکایت باقی...



انقلاب اسلامی پیروز شد، خبری کوتاه اما با دامنه ای بسیار وسیع ، دقیقاً در همان روزها که رژیم پهلوی در حال برنامه ریزی  برای کودتای نظامی بود و همان روزها که نخست وزیر بی اختیار فریاد "من مرغ طوفانم" سر می داد، آری انقلاب اسلامی پیروز شد هر چند خیلی ها باور نداشتند و امیدی نداشتند .آن روزها که عده ای سعی داشتند امام را متقاعد به ایجاد دولت آشتی ملی کنند انقلاب اسلامی پیروز شد و به عقیده امام هر چه شد کار خدا و اسلام بود چرا که مردم حکومت اسلام را می خواستند.

اما از اول انقلاب تا به حال دولت های متفاوتی رفته اند و آمده اند و هر یک عملکرد و گرایش فکری متفاوتی داشته اند و اما در این مجال محدود قصد داریم با توجه به هفته دولت نگاهی گذرا به دولت های روی کار آمده از اول انقلاب تاکنون داشته باشیم و تا حدی با عملکرد و گفتمان های مختلف آنان آشنا شویم.

دولت موقت :

اولین دولت تاریخ انقلاب اسلامی ،  دولت مهدی بازرگان بود که دولت موقت نام گرفت ، کابینه مهدی بازرگان ساعت 14 روز 22 بهمن 57 آغاز به کار کرد ، بازرگان خود معتقد بود که سخت ترین کار در تاریخ 72 ساله مشروطیت را می پذیرد و خود را برای مخاطرات و زحماتش آماده کرده بود. اتفاقاً مردم هم به پشتوانه اعتماد امام عزیز ، به او اعتماد کردند و از او حمایت کردند.

از اعضای کابینه او می شود به افرادی با گرایشات ملی مذهبی چون یدالله سحابی و همچنین افرادی انقلابی و مکتبی همچون شهید چمران و شهید رجایی اشاره کرد.

و اما خود بازرگان : مهدی بازرگان از جمله کسانی بود که سابقه بسیار طولانی و زیادی در مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت داشت و به گفته امام خمینی کسی بود که امام ایشان را از نزدیک سالها می شناخت و علیه رژیم فعالیت داشت، در قبل از انقلاب در کابینه مصدق سمت داشت و در نهضت آزادی به فعالیت سیاسی می پرداخت. بعد از انقلاب با تشکیل کابینه خود به عنوان نخست وزیر دولت موقت آغاز به کار کرد؛ می شود گفت معتقد بود که با مصالحه و مذاکره تمام کارها پیش می رود ، بیشتر دنباله روی تز فکری و عملی دکتر مصدق بود ، معتقد بود روحانیت در امور نباید دخالت کند ، سیاست و روحانیت نباید با هم باشند . درباره او  نمی شود به قطعیت نظر داد ولی حرف ها و اعمالش حاکی از فقدان روحیه انقلابی و مکتبی بود هر چند خدمات ارزنده ای به انقلاب داشت اما راه و روشش با روحیه انقلابی ملت همسو نبود ، به عقیده افرادی همچون آیت الله مهدوی کنی : از قبل هم قصد نداشت که وارد این عرصه شود چون می دانست با این روحیه انقلابی روحیه جهادی کنار نمی آید ، در سیاست خارجه به بهانه ی صلح و پیشرفت  شاید تن به موازنه مثبت می داد و ... در نبود روحیه انقلابی و جهادی در وی همین بس که خودش می گفت : انقلابیون  بولدوزر می خواهند و من پیکان هم نیستم .

اما سرانجام دولت بازرگان با توجه به اختلافاتی که داشت علی رغم اینکه مردم و امام از او حمایت می کردند در تاریخ 14/8/58 یعنی فردای تسخیر لانه جاسوسی به کار خود خاتمه داد وبا استعفای خود دولت را به شورای انقلاب سپرد.


ریاست جمهوری بنی صدر :

پس از استعفای بازرگان ، مدتی بعد در 15 بهمن سال 58 ابوالحسن بنی صدر با کسب 76% آراء رئیس جمهور ایران شد.

بنی صدر با پیشنهاد رجایی برای نخست وزیری مخالف بود ولی مدتی بعد با اکراه این مسأله را پذیرفت و از ابتدا با کابینه و نخست وزیر اختلاف داشت ، چرا که اهدافش و خط مشی اش با رجایی و کابینه اش زمین تا آسمان فرق داشت. چرا که کسی بود همچون بازرگان مخالف قدرت گرفتن و دخالت روحانیون در سیاست بود ، در فکر انحلال سپاه و کمیته و دادگاه انقلاب و گرفتن قدرت از دست آنها بود و موارد دیگر که هیچ یک با تدبیر امام به نتیجه نرسید.

با آغاز جنگ تحمیلی وی فرمانده کل قوا بود و مسئول ساماندهی اوضاع بحرانی ایران ، اما در بحبوحه ی جنگ به درگیری ها به اختلافاتش با کابینه انقلابی رجایی می پرداخت و آن را از رسیدگی به جنگ مهمتر می دانست.

در اسفند 59 با سخنرانی جنجالی خود در دانشگاه تهران علناً موضع علیه انقلاب گرفت و تهمت هایی را به نظام اسلامی زد.

 در اوائل سال 1360 بود که حمایت امام را از دست داد و از فرماندهی کل قوا عزل شد چرا که کسی بود خود را بالاتر از قانون می دانست و به قوانین و مصوبات مجلس بی توجه بود. پس از این اتفاقات، بنی صدر در حاشیه قدرت رفت  و در اینجا بود که سازمان مجاهدین بر علیه خلق ( ! ) از وی حمایت کرد و با همکاری مسعود رجوی به تشویش در اذهان عمومی و ایجاد اغتشاش پرداختند پس از این دیگر ریاست جمهوری جایگاه فردی منافق و خائن بر انقلاب نبود و بعد از درگیری ها در تهران نمایندگان مجلس با قطعیت آراء بنی صدر را  از ریاست جمهوری عزل کردند . فرصت کم است و جای بیان این مطلب که چه نمایندگانی با عزل او مخالف بودند در این مجال نمی باشد مگر نه باید کتابی را از ماجرای بنی صدر و فرجام تلخش جمع آوری می کردیم . در هفتم تیرماه همان سال پس از عزل بنی صدر حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی رخ داد و بهشتی و 72 تن از یارانش در راه مقتدایشان حسین(ع) به شهادت رسیدند. اندکی بعد رسانه ها خبر فرار بنی صدر و مسعود رجوی را به فرانسه اعلام کردند.

 

دولت رجایی و شهید باهنر:

با رفتن بنی صدر ، رجایی با رأی مردم دومین رئیس جمهور ایران پس از انقلاب اسلامی شد وی باهنر را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد.

دولت رجایی با نخست وزیری باهنر سعی در به اجرا درآوردن قوانین  به نحو احسن داشتند.

با روحیه ای جهادی و انقلابی کارخود را آغاز کردند ، سخنرانی رجایی در مجمع عمومی سازمان ملل از جمله سخنرانی های تاریخی رؤسای جمهور ایران می باشد و تأثیر بسیاری را در مجامع بین المللی داشت.

محمد علی رجایی در هشتم شهریور ماه سال 60 به همراه یار خود محمد جواد باهنر طی انفجاری از قبل برنامه ریزی شده توسط منافقین در دفتر نخست وزیری به شهادت رسید ، آری منافقین یاران امام را هدف گرفته بودند چرا که می دانستند چه کسانی انقلاب را حفظ می کنند و سبب پیشرفت آن هستند و به حذف آنها می پرداختند.

حال پس از دولت چند ماهه شهیدان رجایی و باهنر تا انجام انتخابات باید کابینه را فرد دیگری می چرخاند و آیت الله مهدوی کنی در این مدت نخست وزیر شدند ، تا انتخاب آیت الله خامنه ای به ریاست جمهوری.



دولت ایت الله خامنه ای و نخست وزیری موسوی

پس از مدت کوتاهی که کابینه موقت با نخست وزیری آیت الله مهدوی کنی امور را اداره می کرد سرانجام در مهر ماه 1360 سید علی حسینی خامنه ای به عنوان سومین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. دقیقاً درگیرودار جنگ و عملیات های نظامی.

ایشان ولایتی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرد ولی مجلس به او رأی نداد و ایشان علیرغم اختلافات خود میرحسین موسوی را به مجلس معرفی کرد و رأی اعتماد از مجلس گرفت. اصلی ترین دلیل اختلاف را می توان داشتن گرایشات چپی  در میرحسین دانست.

با  بالا گرفتن اختلافات بارها و بارها میرحسین استعفاء داد اما امام خمینی برای حفظ امنیت و ثبات وضع سیاسی مخالفت می کرد.چرا که کشور درگیر جنگ با خارج بود درگیری و حواشی داخلی سبب ضربه خوردن به نظام می شد ، مکرراً موسوی که روحیه اش گویا سازگاری با روحیه انقلابی و روحیه امام نداشت کنار کشید و هر بار هم به اصرار و تأکید امام بر سر کار بازگشت. اتفاقاً ماجرای 99نفر در این زمان رخ داد ، پایان یافتن جنگ و دیگر اتفاقات رازگونه در این زمان رخ داد که پرداختن به آنها در این مجال مناسب نیست چرا که نیاز به رنجنامه ای طولانی دارد . سرانجام در سال 68 این دولت پایان به کار داد و در همان سال طبق بازنگری در قانون اساسی میرحسین موسوی ، آخرین نخست وزیر بود و ازاین پس فقط رئیس جمهور مسئول اداره نظام اجرایی و سیاسی می بود.


دولت کارگزاران

در مرداد سال 68 اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان چهارمین رئیس جمهور انتخاب شد. این بار نوع نظام سیاسی تغییر کرده بود و دیگر نیازی به معرفی نخست وزیر نبود ، هاشمی خود را سردار سازندگی می دانست و قصد بازسازی و عمران ایران بعد از جنگ را داشت و می شود گفت ابتدا به دنبال پایه سازی و مبنایی عمل کردن بود ، هاشمی کسی است که نامش در ماجراهایی پیچیده دیده می شود ، اینکه چه کرده دقیق معلوم نیست اما نامش در ماجرای مک فارلین، 598 و جام زهردیده می شود و خاطرات بسیاری را به یاد می آورد .

کارگزاران او نوعی نگرش جدید به دین و سیاست را داشتند به عبارتی می شد آنها را راست مدرن دانست اما نگرانی ها از تهاجم فرهنگی و همسویی عملکرد فرهنگی این دولت با فرهنگ غربی بودکه وزیر فرهنگ و ارشاد هم در آن زمان سیدمحمد خاتمی بود.

نگرش کارگزاران را می شود لیبرال دموکرات مسلمان دانست اما در واقع جمع نقیضین بود .سیاست تنش زدایی در این دوره اغاز شد . ازجمله سیاست های دیگر می شود به سیاست کنترل جمعیت اشاره  کرد و بازگشتن به شعار سالهای 55 و 56 که فرزند کمتر زندگی بهتر.

اقدامات دولت سازندگی در اقتصاد بر مبنای اندیشه های لیبرالی اقتصاد بود و معتقد به بازار ازاد بودند و البته بازده اقتصاد لیبرالی  را امروز داریم مشاهده می کنیم (!).

البته هرچه بود چرخ های سازندگی در سال 76 به راه خود در نظام سیاسی ایران پایان داد البته این درحالی است که دولت به دنبال آن بود تا با تصویب یک لایحه  در مجلس بتواند برای بار سوم هم در  انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند ولی با مخالفت جدی مواجه شد و این مبدا یک چرخش سیاسی عجیب به سمت گرایش چپ در ایران توسط کارگزاران بود ، اقلیتی که توسط همین طیف ؛ یعنی کارگزاران به حاشیه رانده شده بودند ولی پیروز بعدی انتخابات آنان بودند.  اما سرانجام در 6 مرداد دولت کارگزاران به کار خود پایان داد و دولت به اصلاح طلبان رسید.


اصلاحات و اصلاح طلبان:

در دوم خرداد سال 1376 سید محمد خاتمی به عنوان پنجمین رئیس جمهور پس از انقلاب انتخاب شد و این روز به وجود آمدن و قدرت گرفتن یک جریان جدید در ایران است ، کسانی که دم از اصلاحات می زنند و خواهان ایجاد تغییر در عرصه های مختلف از جمله عرصه های فرهنگی و سیاسی بودند، 8 سال قدرت اجرایی در دست اصلاح طلبان بود و این 8 سال طوری گذشت که مدعیان اصلاحات هنوز منظور خود را از اصلاحات مشخص نکرده بودند و این عملکرد آنان بود که منظورشان از اصلاحات را برای مردم مشخص کرد.

 و اینکه اصلاحات یعنی برداشتن موانع آزادی از سر راه ، کدام موانع ؟ تعریفشان از آزادی چه بود؟ محدود کردن ولایت فقیه ؟ برداشتن قید و بندهای موجود در فضای فرهنگی ؟ لمپن پروری در مطبوعات ؟ نمی دانیم انگار هنوز هم برایمان معنای اصلاحات گنگ است ، اما بیشتر که دقت  می کنیم ، می بینیم معنای اصلاحات از نظر برخی فرق دارد و منظور دیگری  ازاصلاحات دارند تا درست کردن و بازسازی فرهنگ کشور.

 در آن زمان که دغدغه ی بزرگان نظام اسلامی ،  فرهنگ و تهاجم فرهنگی بود بی توجهی به آن موج می زد و عده ای حرف از آزادی مطبوعات میزدند ، که نتیجه اش می شد بدگویی به مقدسات نظام و زیر سوال رفتن واضحات دین توسط برخی به اصطلاح اندیشمندان ، عده ای حرف از گفتگوی تمدن ها می زدند که ثمره اش محور شرارت دانستن ایران بود و ...

 در این دوره اتفاقات بسیار مهمی افتاد که برخی پرونده ها ناخوانده مختومه شد و به تاریخ سپرده شد ، اتفاقاتی که هر یک بحرانی تمام عیار برای انقلاب محسوب می شد از جمله 18 تیر 78 ، تحصن نمایندگان مجلس ششم و اتفاقات پنهان دیگری همچون ماجرای قتل های زنجیره ای و ... که بهتر است قضاوت در این باره را به خودشان واگذاشت که بیشتر از هر کس دیگری نسبت به اتفاقات آن زمان آگاهند. همچنین تعلیق هسته ای ایران نیز در این دولت اتفاق افتاد . اما هر چه بود در سال 84 سید  محمد خاتمی پس از 8 سال دولت را به دولت بعد یعنی دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد تحویل داد.

احمدی نژاد و شعار عدالت :

محمود احمدی نژاد ششمین رئیس جمهور ایران در سال 84 ، در دور دوم انتخابات با شعار عدالت و مبارزه با فساد اقتصادی در مقابل اکبر هاشمی رفسنجانی پیروز انتخابات شد و همچنین با پیروزی در در سال 88 ، مجموعا برای 8 سال رئیس جمهور ایران بود.

در بین معاون های او می توان به اسفندیار رحیم مشایی و محمدرضا رحیمی اشاره کرد . محمود احمدی نژاد نوعی عملکرد جدید داشت و شعارش همانطور که گفته شد عدالت محوری بود ، معتقد بود فاصله مردم و دولت باید کاهش یابد و نیاز به دولت مردمی است. در حوزه ی داخلی کارهای عمرانی بسیاری کرد و همچنین در کارنامه خود سفرهای استانی بسیار داشت ، در حوزه سیاست خارجی احمدی نژاد حامی گفتمان مقاومت بود و با پیگیری مسئله هسته ای پیشرفت های بسیاری در این حوزه را موجب شد ، همچنین با بیان مسأله هولوکاست و زیر سوال بردن آن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را رد کرد و این در حالی بود که عده ای در داخل معتقد به همزیستی دو دولت فلسطین و اسرائیل بودند.

با تمام این نقاط قوت و نوع تفکر و عملکرد این را بدانیم که هیچ انسانی به جز معصومین از خطا در امان نیست غیر قابل پیش بینی بودن ، پرو بال دادن به برخی همراهان و دستیاران و 11 روزخانه نشینی از جمله مواردی است که کارنامه او را خدشه دار کرده و این مورد را نباید فراموش کرد که شاخص در جمهوری اسلامی رهبر عزیزمان و خط امام است نه مکتب های مختلف و گوناگون . آری محمود احمدی نژاد پس از 8 سال در مرداد ماه 1392 دولت را به حسن روحانی پیروز انتخابات یازدهم تحویل داد.

دولت اعتدال

در  بیست و چهارم خرداد سال 1392 حسن روحانی پیروز انتخابات شد . حسن روحانی با شعار اعتدال وارد میدان شد و دولت خود  را دولت تدبیر و امید نامید.

روحانی از نظر سابقه انقلابی جز مبارزین و همراهان امام بود و همچنین پس از انقلاب از جمله افرادی بود که وارد عرصه سیاست شد و در کارنامه خود نمایندگی مجلس شورای اسلامی ، دبیری شورای عالی امنیت ملی را دارد و اکنون با کابینه خود یک سالی می شود رئیس جمهور ایران اسلامی می باشد . او در این یکسال سعی داشته معنای اعتدال ، تدبیر و امید را برای مردم ترسیم کند.

ما در جایگاه قضاوت نیستیم اما صحبت ها و عملکرد وی در این یکسال حاکی از  آن است که وی رفع گره های موجود را در سیاست خارجه و مذاکره به منظور برداشتن تحریم ها می داند، به همین منظور دیپلمات های دولت اعتدال به مذاکره با طرف مقابل برای رفع تحریم ها پرداخته و هم اکنون هم در حال طی مراحل مذاکره می باشند ، ما برای فرزندان انقلاب دعا می کنیم اما به یاد داشته باشیم که طرف مقابل تحریم ها را از ابتدای انقلاب بر علیه ما وضع کرده و در این جنگ اقتصادی بهترین راه اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی است نه تکرار اشتباهات دولت های قبلی.

تکیه به نیرو و ظرفیت داخلی از جمله مسائلی است که در این مدت بارها و بارها رهبر انقلاب به آن تاکید کرده اند و باید به آن توجه بیشتری شود.

البته در این یکسال اتفاقات بسیاری افتاده که خودش جای بحث فراوانی دارد ، از جمله صحبت های رئیس جمهور در سازمان ملل ، تماس تلفنی اوباما ، ماجرای مرزبانان  و ... 


و اما پایان : 

یادمان باشد این نوشتار مروری بود کوتاه بر  دولت هایی که هر یک خدماتی را برای جمهوری اسلامی داشته اند  و ما نباید بی انصافی کنیم و آن ها را به یاد نیاوریم و همچنین هر یک اشتباهات گوناگونی را داشته اند که یا مغرضانه و عمدی بوده و یا حاصل نگاه و دید افراد بوده ؛ به این معنی که شاید آن فرد راه خدمت به اسلام و انقلاب را در آن روش می دیده که حال خطا از آب درآمده .

اما بهترین قاضی برای هر کس خودش و کارنامه خودش است و اوست که می داند چه کرده و برای چه آن کارها را انجام داده.

آری به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست ....

اما یادمان باشد دولت ها می روند و می آیند و این خط امام و شهداست که باقی می ماند چرا که ما گفتمانی نداریم جز گفتمان حسین بن علی (ع) که شهادت برای تحقق عدالت و  ولایت حقیقت بر زمین می باشد. و حکایت باقی همان راه شهادت  و رسیدن به موعود می باشد.

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۶
سبحان شهیدی

نظرات  (۲)

۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۶ علی رضا مرادی
سلام/عیدتان مبارک
انصاف شرط دین و همین طور نقد است. اینکه جانب انصاف را در نقد رعایت می کنید و از سیاست زدگی و جناح پرستی به دورید لذت می برم.چون حقیقتا این روز ها کمیاب شده است.
موفق و موید باشید
راه امام و شهدا همچنان پابرجاست...چون مردم ما پیرو خط رهبری و ولایتند....و ما ملتیم که رییس جمهور  مان را انتخاب میکنیم....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی