ویژگی های دانشجوی انقلابی

به مناسبت نزدیک شدن به دیدار دانشجویی سال 92

#دانشجوی_انقلابی_

#امام_خامنه_ای_

بر سر سفره عشق....

آری رمضان آمد..خبری کوتاه که هرساله امیدی دیگر به ما می بخشد...ناخودآگاه هرسال به یاد رمضان های قبل می افتم...آن وقتها که کودک بودم و به شوق سحری با خانواده همسفره می شدم....آنوقتها که مادرجانمان از سر نگرانی سر ظهر می گفت : پسرم ناهارت را بخور تا بتوانی تا افطار دوام بیاوری...اما شرمم می آمد از لبهای خشک مادر..مگر چند سالم بود شاید پنج سال...نمی دانم یادم نیست...اما یادم هست نوای زیبای پدر را در دم سحر صدایی آشنا و آرام که هنوزهم رمضانها را دلنشینن تر می کند...درست یاد ندارم کی بود ...اما به یاد دارم لحظه های افطار را...آری رمضان امسال هم آمد...اما عشق من آن عشق است که در پنج سالگی یا اولین روزه واجبم داشتم؟؟ نمی دانم اما یک چیز را خوب می دانم که عشق خدا هنوز به من همان عشق است....چرا که بازهم من بر سر سفره عشقش مهمانم...
#یا_واسع_المغفره_

مساله فلسطین...

دریافت

آزادی یواشکی نیاز ، یا هوس؟

به مناسبت سالگرد دکتر شریعتی...

برخی شخصیت ها هستند که واقعا سخت است درباره شان نظر دادن ، باید در شرایط زمانی آن روزها قرار بگیری تا بتوانی درباره شان سخن بگویی.

کسی که روشنفکر نماها اورا فقط و فقط با کراواتش می خواهند ، جوانها او را با جملات ادبی اش می خواهند عده ای بی هیچ منطقی سعی در کتمان او دارند و و و...

اما کسی نبود به اینها بگوید شریعتی با تمام خطاهای فکری اش که از هر اندیشمندی ممکن است سر بزند همان است که سالها پیش دغدغه تقریب مذاهب را داشت کسی بود آینده خطرناک سب و لعن علنی خلفا را پیش بینی کرده بود مرامش وحدت بود نه سازش که اگر اهل سازش می بود 12 سال را در گوشه زندان انفرادی شاه سپری نمی کرد،  به عده ای هم که فقط از او برداشت غربی و اسلام منهای روحانیت می کنند باید گفت تشیع او همان تشیع علوی بود همان که شما آن را رد می کنید و می گفت " اسلام در عین حال که یک ایدئولوژی است یک انقلاب اجتماعی هم هست برای ساختن یک جامعه بی طبقه آزاد استوار بر قسط و عدل با افرادی آگاه آزاد مسئول " .  آری شریعتی به دنبال جامعه مبتنی بر مارکسیسمی که شما می خواهید نبود دغدغه اش درد دین بود اما گاهی هم اشتباهاتی را داشت .... به هر حال امروز روز درگذشت این معلم بزرگ است که شاید بسیاری از پدرانمان در سر کلاسش بودند با امثال باکری ها و همت ها و ...

یادش گرامی

وقت کردی گاهی به آنها بیشتر نگاه کن...

لحظه به لحظه ساعات زندگی در پشت چراغ قرمزهای زندگی می گذرد،آدمها از پیاده رو ها می گذرند،هرکه درگیر تماس تلفنی مهم خود شده است،آن یکی به فکر خوشحال کردن دیگریست و آن یکی در حال دسیسه برای شریک زندگی...آری آدم ها می روند و می آیند اما تک و توکی هم که اتفاقات عده شان کم نیست در گوشه و کنار این شهر هزار گوش نشسته اند....کاسبی شان شده امید واری به یاری این آدمها...کدام آدمها؟ همان ها که با دیدن هر صحنه به فکر عکس گرفتن از آن برمی آیند تا به قول معروف لایک بارانش کنند همانها که گاهی یاد خدا می افتند...اری خودمان را می گویم... چشم امیدشان به دست های کرده ماست...اما تو کمک کن چرا که پروردگارت وعده داده:

"الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لاَ أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ"

بقره262

#وقت_کردی_گاهی_آنها_بیشتر_نگاه_کن_

شاید قدش خمیده باشد...

سنش از هشتاد سالگی رد و لابد الان خمیده قد شده است. چون قامت بلندش به سقف کوتاه زندان عادت کرده است...نمی دانم زنده است یا نه ...اما نامش زنده است در محلات لبنان در قلب مردم مسیحی انجا.... راهش را چقدر ره رو هستیم ؟ امام موسی صدر راه امامش موسی کاظم (ع)را رفت....راه سختی است که روح زهرایی می خواهد

آزادی یواشکی...

معنای آزادی یواشکی اینها را نمی دانم ولی معنای واقعی آن را وقتی فهمیدم که قصه نوجوانی را خواندم که #یواشکی در تاریکی شب ساکش را جمع کرد تا سر صبح بازهم #یواشکی دور از چشمان نگران مادر ،به جبهه برود و بعد آن #یواشکی زیر شنی های تانک پر کشید....

#آزادی_یواشکی_

اقا جان این روزها هوای دلمان بدجوری پس است هوای حرمت داریم.....

روزها می روند و می آیند ... تا نوبت وصالمان برسد... هر سال روزهای عمرم با شوق زیارت تو سپری کرده ام... یادم می آید دست در دست پدرم آن موقع ها به حرمت می آمدم ... یادم می آید اشک های مادرم را هنگام وداع...وبازهم تا سال بعد ... آنروزها فقط ارتفاع کبوترها بود مرا به فکر وا می داشت... یادت می آید آقا؟ دعایم در حق همه گیرا بود...اما امروز انقدر دلشوره گناهانم را دارم که دیگر هیچ چیز کرمت به ذهنم نمی آید....اقا جان این روزها هوای دلمان بدجوری پس است هوای حرمت داریم.....

راستی آقا داشت یادم می رفت کربلایم دارد دیر می شود....جان مادرت دیگر امسال امضا کن

من سالمم به خدا

 سلام من سالمم و دچار هیچ گونه توهمی نشدم ...همیشه هم از اینا که میان تطابق نماد میدنو مسجد خدا رو تبدیل به لژ فراماسونری می کنن فراری ام ... اما این اولین موضوعیه که جدا درگیرم کرده ... اونم استیکر های جذاب و فانتزی وایبره.... خیلی از ماها فقط منتظریم سری جدیدش برسه و ... به هر حال تکنولوژیه...اما اخرین استیکر که مخصوص ما ایرانی هاس...واقعا چرا؟ من هر کاری کردم نتونستم بپذیرم که پرجم الله ما تن این حیوانات چه میکند...هرچه سعی کردم برداشتی دیگر ندیدم ... شما چه برداشتی می کنید وقتی لباس تیمتان تن ببر و گربه و کوالا باشه ... من سالمم به خدا فقط یه ذره از این بی تفاوتی نگرانم...

اگر شماهم قانع شدید اطلاع رسانی کنید لطفا....